کتابخانه مجازی رویان ebook royan it

کتابخانه مجازی رویان ebook royan it

کتاب الکترونیک،نشر الکترونیک،نمایه ،فناوری رسانه آموزشی و مهارت آموزی؛ مقالات و اطلاعات علمی (ISI)
کتابخانه مجازی رویان ebook royan it

کتابخانه مجازی رویان ebook royan it

کتاب الکترونیک،نشر الکترونیک،نمایه ،فناوری رسانه آموزشی و مهارت آموزی؛ مقالات و اطلاعات علمی (ISI)

‏ نظریه اطلاعات در جامعه ی دانایی محور

جامعه اطلاعاتی / نظریه اطلاعات / ارزش دانش / اقتصاد اطلاعات / جامعه دانایی محور

نویسنده : علی اکبر نتاج 

"نظریه ریاضی"مبتنی است بر ارسال و دریافت اطّلاعات ،برای  ذخیره‌سازی پهنه ی داده‌ها، که آن را«نظریه  اطّلاعات»‌ ‏می‌نامند.‏

دانش یک محصول اجتماعی است و مسائل مربوط به هزینه، قیمت یا ارزش آن بسیار متفاوت با محصولات صنعتی است. اما ‏وجه مشخصه جامعه فراصنعتی، نه «نظریه ارزش کار» بلکه «نظریه ارزش دانش» است.‏

 

توسعه اطلاعاتی به عنوان یکی از اهداف کلیدی در جوامع اطلاعاتی وقتی حاصل می شود که همه افراد در شرایط سنی زمانی و مکانی مختلف قادر به دستیابی به اطلاعات مورد نیاز خود باشند. جامعه دانایی محور با توجه به رشد آموزش های علمی و فنی این امکان را برای افراد مختلف به وجود می آورد تا با استفاده از و سایل مختلف و متنوع به اطلاعات و آموزش های مورد نظر خود دسترسی داشته باشند.

"ارزش دانش" برپایه "اقتصاد اطلاعات"

در این جامعه قانون‌بندی (codification) دانش است که جهت‌دهنده ابداعات می‌شود. دانش حتی پس از فروش هم، باز نزد تولیدکننده‌اش باقی می‌ماند. دانش«کالایی اشتراکی» است که به دلیل ویژگی خاص خود همین که پدید آمد برای همگان قابل دسترس است.وقتی که همه افراد، مدارس و کتابخانه‌ها می‌توانند هر نوشته‌ای را که نیاز دارند از روی کتاب ها و مجلات فنی زیراکس کنند و یا می‌توانند هر نوع موسیقی یا فیلمی را که بخواهند روی نوارهای ضبط صوت یا نوارهای ویدیو ضبط کنند، برخورد با مسئله حق تألیف روز به روز برای پلیس دشوار‌تر می‌شود.از لحاظ فنی، مشکل عمده جامعه فراصنعتی پدید آوردن یک «زیر ساخت» (عناصر نگه‌دارنده و تقویت کننده نظام اقتصادی) متناسب با شبکه‌های ارتباط جمعی در حال رشد تکنولوژی‌های اطلاعاتی دیجیتال است، شبکه‌هایی که جوامع فراصنعتی را به هم پیوند بزنند.

اما امروز با رشد انفجاری کامپیوتر‌ها و پایانه‌های اطلاعاتی و با کاهش سریع هزینه‌های محاسبه و ذخیره اطلاعات، مسئله پیوند راه‌های مختلف انتقال اطلاعات در کشور، به موضوع عمده سیاست‌های اجتماعی و اقتصادی«اقتصاد اطلاعات» تبدیل می‌شود. جامعه فراصنعتی جایگزین جامعه صنعتی نمی‌شود، همان‌گونه که جامعه صنعتی نیز جای‌گزین جامعه مبتنی بر اقتصاد کشاورزی نشد. شکل‌های تازه‌ای که پدیدار می‌شوند بر اشکال پیشین استوارند، برخی مشخصه‌های قدیمی را می‌زدایند و بافت کلی جامعه را منسجم‌تر می‌کنند. بنابراین بی‌فایده نخواهد بود که برخی ابعاد مهم و تازه جامعه فراصنعتی مورد توجه قرار گیرد .


قضیه های دوگانه شاتون در نظریه اطلاعات

 با تاکید و توجه بر «نظریه ریاضی»‌ که  مبتنی است بر ارسال و دریافت اطّلاعات ، برای  ذخیره‌سازی پهنه ی داده‌ها،  ‏‏«نظریه  اطّلاعات»‌  توسط "کلود شانون" ، پایه ای شد برای  نحوه مدل سازی مساله ‏ارسال اطلاعات در یک کانال تبادل اطلاعات مانند کانال مخابراتی و این مدل ‏ارسال ، دریافت و ذخیره اطلاعات مدل کاملی شد برای ارائه  مدل سازی "ریاضی" ، برای  منبع اطلاعات، کانال ارسال اطلاعات و بازیابی آن.

شاتون ؛  مساله ارسال اطلاعات از یک منبع به یک مقصد را به کمک علم ‏احتمالات بررسی و تحلیل نمود و دو نتیجه بسیار مهم گرفت، که به قضیه های شانون معروف است و این دو نتیجه گیری، ‏عبارت اند از:‏

‏ 1- حداقل میزان نرخی که می توان نرخ فشرده کردن اطلاعات یک منبع تصادفی ‏اطلاعات را به آن محدود نمود برابر با آنتروپی آن منبع است؛ به عبارت دیگر نمی ‏توان دنباله خروجی از یک منبع اطلاعات را با کمتر از آنتروپی ان منبع ارسال نمود.‏

‏ 2- حداکثر میزان نرخی که می توان بر روی یک کانال مخابراتی اطلاعات ارسال ‏نمود به نحوی که قادر به آشکارسازی اطلاعات در مقصد، با احتمال خطای در حد ‏قابل قبول کم، باشیم، مقداری ثابت و وابسته به مشخصات کانال است که به آن ‏ظرفیت کانال می گوئیم.‏

‏ ارسال با نرخی بیشتر از ظرفیت یک کانال روی آن منجر به خطامی شود. این زمینه ‏از علم مخابرات، به زیر بخش های کدگذاری منبع و کدگذاری کانال تقسیم می ‏گردد. مباحث رمزنگاری مطرح شده توسط شانون نیز از این بنیان ریاضی بهره ‏جسته است و از زیر شاخه های مرتبط با آن می توان نظریه  ی  «کدینگ جبری ‏کانال»‌ را نام برد.

مهندسی دانش

ارزش اطلاعات(  ارزش دانش )  برای  این بیان شد که بگوییم؛ برای  طبقه بندی ‏اهداف آموزشی  باید رویکرد جدیدی  را بنیان کنیم تا بتوانیم «مهندسی دانش» ‏knowledge engineering‏ / رابه مجموعۀ فرایندهای مربوط به طراحی،مهندسی ‏و ایجادسامانه‌های مبتنی بردانش اضافه نماییم و بتوانیم  مهندسی دانش را ؛‌که ‏دارای وجوه مشترک فراوانی با مهندسی نرم‌افزارست،برای  تببین جامعه دانایی محور  ‏استفاده کنیم ؛به‌طوری که بیشتر بتوان  ازراه حلّ‌ها و روشهای مهندسی دانش  برای تسریع  آموزش ‌استفاده کرد ‏‏. ‏

علاوه برآن، زمینه‌های دیگری مثل هوش مصنوعی، پایگاه‌های داده‌ها، کاوش‌های ‏ماشینی در داده‌ها، سامانه‌های خبره، سامانه‌های پشتیبانی تصمیم‌ها، و نیز ‏سامانه‌های اطلاعات جغرافیایی را باید در ارتباط نزدیک با مهندسی دانش به ‏حساب آورد. ‏

جامعه دانایی محور

اصطلاح جامعه دانایی محور در سیاست گذاری های نظام های آموزشی  کاربرد بنیانی دارد و تحلیل این ایده نشان می دهد که دانایی در آن به معنای علم-فناوری پیشرفته معاصر است. این بدان معناست که گونه های دیگر دانایی در این ایده مورد نظر نیست و حتی دانایی تجربی، به صورت اطلاعاتی و تصریح پذیر یا کاربردپذیر آن مورد توجه است. در مقاله ی حاضر، ایده ی مذکور مورد انتقاد قرار گرفته و دو نوع فروکاهش در آن بازشناسی شده است؛ فروکاهش گونه های مختلف دانایی به شکل تجربی-فناورانه ی آن، و فروکاهش خود این شکل به اطلاعات کاربردگذیر و غفلت از لایه های ضمنی آن. به علاوه اخلاق نیز جایگاهی در جامعه دانایی محور ندارد. نقد مفهوم دانایی و دانش در این ایده، پیامدهایی در آموزش و یادگیری خواهد داشت. در این مقاله پیشنهادهایی آموزشی برای خروج از تنگنای ایده مذکور مطرح شده است که بر اساس آن ها باید دانایی تجربی-فناورانه را در جغرافیای گسترده ی همه ی گونه های دانایی، در جای خودش مستقر ساخت.

در سال های اخیر پس از گذر از جامعه کشاورزی و صنعتی ، و گام نهادن به عصر اطلاعات ؛ با گسترش اینترنت و فناوری های نوین پردازش و تبادل اطلاعات ، دانش بشری  توانست به سوی جامعه  اطلاعاتی گام بر دارد که در آن مفاهیمی همچون اطلاعات ، دانش ، دانایی و خرد نقش به سزایی بازی می کند. رشد سریع و فزاینده  جوامع اطلاعاتی  همچون "جامعه شبکه ای "( ایجاد ارتباط بین جوامع از طریق شبکه ها ی کندویی ) ، "جامعه اطلاعاتی"  ( تمامی کارها بر مبنای اطلاعات ، وجود نقش انسان در قالب فراگیری ، رشد و به کارگیری اطلاعات )  منجر شد تا  نهایتا "جامعه دانای محور" ( جامعه ای که درآن انسان آگاه و توسعه یافته به عنوان محور تحولات و روابط اجتماعی و اقتصادی نقش بسزا دارد) بنا نهاده شود . جامعه ایی که در آنها لزوم توجه به فناوری اطلاعات و ارتباطات ، فرهنگ سازی و ارائه آموزشهای مناسب  برای شهروندان اطلاعاتی امری اجتناب ناپذیر خواهد بود.


آموزش دانایی محور براساس یادگیری آموزشی ‏

فناوری رسانه آموزشی ( فرا مدرسه )  / روانشماسی یادگیری / تفکر منطقی


فقری سخت تر از نادانی و مالی بهره ده تر از خردمندی و چیزی هراسناک تر از خودبینی و همکاری ای نیکوتر از مشورت کردن و خردی مانند اندیشیدن و حسب و نسبی مانند خوش خلقی و عبادتی مانند تفکر نمی باشد.


مدیریت دانش

یکی از مو قعیت های فراگیری - یادگیری Teaching and Learning ؛ که در رویکرد دانایی محور  به طبقه بندی کردن دانش ها و ‏هدفمند کردن آنها برای رسیدن به اهداف آموزشی و تولید دانش مطرح است « ‏مدیریت دانش»‌ یا مدیریت اندوخته‌های علمی و  در دسترس قرار دادن نظام‌مند ‏اطلاعات و اندوخته‌های علمی است. به گونه‌ای که وقتی به آنها احتیاج است در ‏اختیار افرادی که نیازمند آنها هستند، قرار گیرند تا آنها بتوانند کار روزمره خود را با ‏بازدهی بیشتر و موثرتر انجام دهند. ‏

  ‏استفاده از طبقه‌بندی هدف‌های آموزشی توسط آموزش‌دهندگان، در سطوح مختلف ‏آموزشی، در مقام عمل هم  می تواند؛  به ایجاد زبان مشترک در بین افراد درگیر در طراحی ‏آموزشی، ارزشیابی آموزش و آموزش دهندگان  کمک ‌کند و هم فراگیران را به سمت ‏هدف‌های آموزشی مورد نظر هدایت می‌کند. ‏در واقع، به جهت‌دارشدن یادگیری فراگیران مساعدت می‌کند.

پیامبر اکرم(ص) خطاب به حضرت علی(ع) می فرمایند: «یا علی انه لافقر اشد من الجهل، و لا مال اعود من العقل، و لا وحده اوحش من العجب و لا مظاهره اوثق من المشاوره و لا عقل کالتدبیر، و لا حسب کحسن الخلق و لا عباده کالتفکر.» ای علی! فقری سخت تر از نادانی و مالی بهره ده تر از خردمندی و چیزی هراسناک تر از خودبینی و همکاری ای نیکوتر از مشورت کردن و خردی مانند اندیشیدن و حسب و نسبی مانند خوش خلقی و عبادتی مانند تفکر نمی باشد.

در این گفتار کوتاه پیامبر اکرم(ص) به ارزش و اهمیت چند چیز اشاره فرموده است، از جمله علم و ارزش ذاتی آن و عقل و بهره گیری از آن را مورد توجه قرار داده است. خودبینی هراسناک ترین رذیلت تلقی شده است.

تحلیل صحیح فرآیند تفکر این حقیقت را آشکار می سازد که در فرآیند فکر، نقد وخلاقیت نیز صورت می گیرد. براین اساس ما تقسیم تفکر را به تفکر مادی، تفکر خلاق، تفکر انتقادی، منطقی تلقی نمی کنیم.

محور اساسی تعلیم، تربیت و یادگیری تفکر است. معلمان شایسته می توانند در سطوح مختلف آموزشی، اعم از ابتدائی، متوسطه و دانشگاه تفکر را محور فعالیت های تربیتی و آموزشی خود قرار دهند.

نظریه های شناختی

یادگیری اکتشافی (از ریشه لغوی ‏discovery learning‏ ) یعنی تغییر رفتار ، اما نه هر گونه تغییری ، بلکه تغییری که بر اثر ‏تجربه حاصل شده باشد. بنابراین به تغییرات ناشی از رشد و بلوغ شیمیایی و مکانیکی به هیچ وجه یادگیری گفته نمی‌شود. از ‏نظریه‌های شناختی می‌توان به نظریه" برونر" که" یادگیری اکتشافی" نام دارد، اشاره کرد.‏

برونر؛ در نظریه خود به فرایند کسب معرفت بیشتر از حفظ کردن واقعیت‌های علمی توجه دارد. برونر در تحقیقات خود به ‏مطالعه فرایند یادگیری در کلاس می‌پردازد و به مطالعه یادگیری حیوانات از جمله موش و پرندگان ، کمتر رغبت نشان می‌دهد.‏

‏ ‏استفاده از نظریه های شناختی نیز رویکرد مناسبی برای طبقه بندی کردن  هدف ‏ها بمنظور یاد گیری است؛  مثلا  یاد بدهند تا ‏بچه ها   از حواس خودشان به نحو ‏مطلوب و صحیح استفاده کنند و بعضی از اطلاعات مخابره شده به ذهن را در حافظه ‏نگه ‏دارند. و در هنگام تفکر از اطلاعات گذشه خودشان استفاده کنند. و در عین حال ‏نوآوری و تخیل خود را هم حفظ کنند. ‏

برنامه اجرایی مدیریت اندوخته‌های علمی بر این سه جزء اصلی بنا می‌شود:‏

‏- ‏افرادی که تولیدکننده و یا مصرف‌کننده این اندوخته‌ها هستند،

‏ - فرآیندهایی که این اندوخته‌ها را مدیریت می‌کنند؛

‏- ابزار و تمهیداتی که دسترسی به این سرمایه‌های علمی را آسان می کنند. ‏

برونر یکی از روانشناسان آمریکاست که در زمینه یادگیری شناختی بویژه درباره فعالیت آموزشی و کلاس به فعالیت و تحقیقی ‏پرداخته است. برونز طی سالها سعی می کرد تا تحقیقاتش را طوری جلو برد که جوابگوی این سوال باشد که چگونه می‌توان ‏بهتر و بیشتر آموخت نه این که صرفا به تشریح و توصیف یادگیری بپردازد. بلکه باید فرد را با مسئله روبرو کند تا خود به ‏کشف بپردازد.‏

روانشناسان و علمای تعلیم و تربیت ، تحقیقات بسیاری در زمینه یادگیری انجام داده‌اند و حاصل یافته‌های آنان به صورت ‏نظریه‌های یادگیری ارائه شده است. که مجموع آنها را می‌توان در دو مقوله شرطی و شناختی تقسیم کرد. که نظریه شرطی بر ‏یادگیری‌هایی تاکید دارد که از طریق عادت و شرطی شدن حاصل می‌شوند و این در حالیست که نظریه‌های شناختی بر شناخت و ‏یادگیری از راه بصیرت تاکید می‌ورزد.‏

تاکیدات حطیه عمل فعالیت‌های آموزشی

چهار تاکید  را برونر در چهار زمینه فعالیت های عمده را  تحت تاثیر قرار می دهند ؛

تاکید بر فرایند یادگیری: به نظر او کسب معرفت مهم است نه حفظ حقایق و کسب معرفت یک فرایند است نه یک محصول. یعنی ‏تاکید او بیشتر بر چکونگی یادگیری است، نه آنچه آموخته می‌شود.‏

تاکید بر ساخت یادگیری: اگر مطالب یا محتوای آموزشی به شکل منطقی سازمان‌دهی شود، شاگردان آن را بهتر یاد می‌گیرند. ‏مانند تقسیم موجودات به دو دسته جمادات و جانداران. همچنین وجود ساخت یادگیری به معلم کمک خواهد کرد تا میان داشتن ‏مقدماتی و عالی رابطه برقرار کند و از پیچیدگی مفاهیم آموزشی کاسته می‌شود.‏

تاکید بر اهمیت شهود: برونر علاوه بر تاکید بر جریان و ساخت یادگیری ، بر اهمیت شهود و اشراق و راز آشنایی تاکید می‌کند و ‏اصرار می‌ورزد. او بر این باور است که حفظ کردن علوم ریاضی و کلامی هدف شایسته‌ای برای آموزش و پرورش نیست. بلکه ‏هدف آموزش و پرورش باید ارتقا سطح بینش و فهم شهودی باشد. عملکرد آموزش باید چنان باشد که شاگردان با یک نگاه تیز و ‏ژرف موضوع را درک کنند.‏

تاکید بر اهمیت انگیزش درونی: انگیزه درونی آن است که فعالیت صحیح و موفقیت‌آمیز موجب رضایت خاطر و تقویت رفتار ‏گردد نه پاداش‌های بیرونی به نظر برونر پاداش‌های درونی بسیار موثرتر از پاداش‌های بیرونی‌اند.‏

تفکر  منطقی ‏

یکی از ویژگی های منحصر به فرد انسان در میان تمامی موجودات زمین برخورداری از نیروی تفکر و مسئولیت ناشی از آن ‏است، زیرا با وجود تفکر و برخورداری از نیروی اراده و تصمیم گیری، مسئولیت انتخاب و عمل برعهده انسان گذاشته شده ‏است.

حضرت علی(ع) می فرمایند: «لایستعان علی الدهر الا بالعقل». تنها از طریق عقل می توان بر زمانه پیروز شد.

تا کید بر فرایند ایجاد تفکر منطقی در ذهن دانش آموزان باعث پایدار شدن یاد گیری ‏می شود زیرا  وقتی می گوییم با  تفکر منطقی ‏به حل مساله بپردازید یعنی دانش ‏آموزان را  وادار کردیم که با تداخل دادن دو یافته ی ذهنی خود یعنی داده های ‏آموزشی و ‏موضوعات یاد گیری شده به حل مسله بپردازند این مسله می تواند ‏آموزشی یا اجتماعی باشد .

تفکر به معنای دقیق و صحیح کلمه، ویژگی اساسی انسان را تشکیل می دهد.در رابطه با اهمیت تفکر، با اشاره به مکتب سلوک یا رفتار می گویند؛ آن چه مسلم است، افراد انسانی مخصوصا در دوره کودکی بسیاری از امور را از طریق انعکاس مشروط فرامی گیرند، اما یادگیری واقعی، جریانی ماشینی یا خود به خودی نیست، فهم وبصیرت یادگیرنده و هدف ها و تمایلات او نقش عمده ای در یادگیری به عهده دارند.

در یک مقایسه کوتاه، می شود بیان کرد ؛  یادگیری از طریق شرطی، یک یادگیری سطحی است و یادگیری از طریق فهم و بصیرت که بر محور تفکر قرار دارد، قابل تلفیق نیست، پایه ادراک و یادگیری تفکر است، فهم و ادراک اساسی هر چیز، نتیجه تفکر درباره آن چیز است.

حل مسائل شخصی، اجتماعی، بین المللی و تحکیم مناسبات انسانی و... در سایه تفکرمنطقی  میسر است. چون آن ریشه در واقعیات علمی دارد. ما باید به بچه ها یاد بدهیم ‏تا بین مجموعه اطلاعات تعادل برقرار کنند. و از طرفی تفکر ‏منطقی تفکری است که ‏مستدل ، هما یند و براساس یافته های علمی هستند .رویکرد یادگیری دانایی ‏محور همان رویکردهای   ‏تعلیم و تربیت  است چون  بچه ها بدون تکیه بر مبانی ‏علمی پیشرفت نمی کنند  و بدون شواهد علمی نمی توانند  نظر بدهند. اگر  ‏آنها ‏به سمت دانایی محوری سوق و   جهت بدهیم میگوییم توانستیم، آنها را در جهت ‏تفکر منطقی هدایت کنیم. ‏

ندا خلفی ، کارشناسی ارشد طراحی صنعتی ، می گوید  : "در تفکر منطقی هنگامی‏ که به فکر ارائه ایده برای حل مشکلی هستیم ‏فقط در محدودۀ  موضوع مشکل می‏اندیشیم و به فکر نزدیک‏ترین و ممکن‏ترین راه برای رسیدن به جواب هستیم و به جای ایده‏های ‏متفاوت همیشه به یک جواب درست می‏اندیشیم. ما از دوران مدرسه نیز با این سیستم روبرو بودیم و همیشه سوالاتی که مطرح ‏می‏شدند فقط دارای یک جواب صحیح بودند. در حالی که تفکر جانبی بسیار کمتر از تفکر منطقی به شکل اتوماتیک‏وار عمل می‏کند ‏و یک سویه حرکت نمی‏کند؛ بلکه در این روش تلاش بیشتر و گسترده‏تری در جهت آگاهی صورت می‏گیرد، پس نتایج بزرگتر و ‏بهتری نیز بدست خواهد آمد و بهترین حالت زمانی‏ست که چندین جواب متفاوت برای مشکل پیدا شود."‏

در این روش این ذهنیت بوجود می‏آید که با دور شدن از موضوع نیز می‏توان ایده‏های خوبی برای رسیدن به جواب یافت، بر ‏خلاف تفکر منطقی که تلاش آن فقط در جهتی مستقیم برای رسیدن به جواب است." ‏

تفکر جانبی درباره ادراک است نه منطق و لیکن بدین معنا نیست که تفکر منطقی باید کنار گذاشته شود بلکه باید شدت عمل منطق ‏در سیر تفکر متعادل گردد.‏

منطق هر شخص نشان‏دهنده ادراک اوست که نحوه برخورد و عمل شخص در موقعیت‏های متفاوت را باعث می‏شود. برای مثال ‏ممکن است، برای رفتار خاص شخصی پاداشی در نظر گرفته شود ولیکن به عنوان رشوه تلقی شود. لذا ادراک هر کس مخصوص ‏خودش بوده و منطق او با دیگران متفاوت است" .‏

در عبارت زیر به عنوان مثال نحوۀ نگرش تفکر منطقی و تفکر جانبی برای فروش گروهی از کامپیوترها بیان شده است.‏

تفکر منطقی ابتدا یک طبقه‏بندی کلی برای راه‏حل‏ها ارائه می‏دهد:‏

‏- فقط سه راه پیش رو داریم: می‏توانیم همین قیمت‏ها را حفظ کنیم، آنها را پائین بیاوریم و یا قیمت‏ها را افزایش دهیم. ولیکن در ‏تفکر جانبی تفاوت زیادی در نحوه انجام کار وجود دارد.‏

‏- می‏توانیم قیمت‏ها را کاهش دهیم- می‏توانیم کیفیت محصولات را تغییر دهیم، کیفیت را بالا برده و قیمت‏ها را نیز افزایش دهیم- ‏می‏توان برای مدت کوتاهی قیمت را پایین آورد و مجدداً آن را بالا برد- می‏توان قیمت‏ها را ثابت نگاه داشت ولی به کمیت ‏محصول اضافه کرد. در آن  واحد هم قیمت‏ها را بالا برده و هم پایین بیاوریم بدین سان که یک محصول ممتاز با قیمت بالا و یک ‏محصول معمولی با قیمت پایین تولید کرد- و غیره...‏

یکی از رایج‏ترین خطاهای تفکر منطقی این است که یک طبقه‏بندی کلی برای راه‏حل‏ها ارائه داده و بعد دیگر نمی‏تواند از آن حد ‏معلوم جلوتر برود.‏

ادراک (‏Perception‏)‏

نحوه نگرش ما به امور و پدیده‏های زندگی است که در اثر اطلاعات و تجربیاتی که فرا گرفته‏ایم ایجاد شده است و توسط ذهن ‏پردازش شده و به شکل الگوهایی تقسیم‏بندی می‏شوند.‏

‏ادراک جهان پیچیده پیرامون ما را به اشکال ساده تقلیل می‏دهد و سیستم‏های پردازشگر ذهن ما با استفاده از کلمات و نمادها و ‏روابطی که توسط ادراکمان شکل گرفته‏اند، کار می‏کنند. ‏برای شکل دادن و گاهی، ارائه تعریف از ادراک، عوامل متعددی دست اندر کار هستند.

این عوامل، می توانند که در شخص ادراک کننده ؛ موضوع مورد ادراک و محتوای موقعیت مورد بحث وجود داشته باشند. برخی از ویژگی های شخصی، مانند نگرش، انگیزش، علاقه، تجربه گذشته و انتظارهای شخص، بر نوع پنداشت یا ادراک او اثر می گذارند

در مرحله بعدی ذهن اطلاعات دریافتی را در الگوهایی سازماندهی می‏کند و به محض اینکه الگویی تشکیل شود ذهن دیگر تجزیه ‏و تحلیل یا طبقه‏بندی اطلاعات را انجام نمی‌دهد. زیرا هدف اصلی تفکر، از میان بردن تفکر است، ذهن به گونه‏ای ساخته شده ‏است که غیر خلاق باشد؛ کار آن فقط تشخیص الگوهای مشابه می‏باشد و همین که این الگو را شناخت، در آن راه می‏یابد و آن را ‏پی می‏گیرد و فکر کردن بیشتر در این باره لزومی ندارد، مانند رانندگی که به محض رسیدن به مسیرهای آشنا، بدون توجه به ‏نقشه و پرسیدن مسیر، می‏توان به مسیر خود ادامه داد.‏

ادراک (preception) ، یعنی تعبیر و تفسیر احساس و از فرایندهای میانجی که احساس مستقیما آنها را به راه می‌اندازد. ادراک از پدیده‌های محیط همیشه عین واقعیت نیست. حال باید دید که چه عواملی ادراک را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

بدیهی است که انسانها از نظر بینایی ، چشایی ، بویایی و سایر حواس یکسان نیستند. بنابراین از نظر ادراک نیز یکسان نخواهد بود. برای آنکه ادراک دقیق‌تر باشد، باید اندام حسی سالم باشد. اگر اندام حسی نقص داشته باشد، باید با ابزاری که علم در اختیار می‌گذارد، در رفع آن کوشید. مثلا ، عینک برای اصلاح نقایص بینایی ، سمعک برای سنگینی گوش و...

اگر کسی برای مدتی از احساس محروم شود یا میزان تحریک‌های محیط به حداقل برسد، به محرومیت حسی گرفتار خواهد شد. مثلا اگر چشمهای فردی را به مدت نسبتا طولانی بسته نگه دارند یا در جایی زندگی کند که برای مدتی هیچ صدایی نشنود، به محرومیت بینایی یا شنوایی دچار خواهد شد. افرادی که برای مدت مدیدی تنها بر سر می‌برند، قبلا جنگلبانان و در نتیجه میزان تحریک‌های اجتماعی آنها به حداقل می‌رسد ، به اوهام و تخیلات گرفتار می‌شوند و حرکات دیوانگان را بروز می‌دهند.

یا رانندگانی که در جاده‌های خلوت ، مستقیم و طولانی رانندگی می‌کنند. گزارش می‌دهند که شبها اجسام عجیبی در مقابل اتومبیل یا روی شیشه جلو می‌بینند. افرادی که به حبس مجرد محکوم می‌شوند و مدتی از دیدن و شنیدن محروم می‌مانند، حالتی از خود نشان می‌دهند که حکایت از دگرگونی شخصیت آنها می‌کند. آنچه تحت عنوان شستشوی مغزی نام برده می‌شود، در واقع همان آثار محرومیت حسی است.

شیوه عمل به این صورت است که فرد را در محیطی ناراحت کننده ، در شرایطی دشوار و به حالت انزوا نگه می‌دارند، بطوری که امکان ارتباط با دیگران را پیدا نمی‌کند. در اثر تنهایی ، محرومیت از تماس‌های اجتماعی ، گرفتار شدن به غصه و هیجان به تدریج عنان اختیار را به دست توهمات و تخیلات می‌دهد. در این حالت است که فرد سخت تلقین پذیر می‌شود و هر چه به او بگویند بی‌چون و چرا می‌پذیرد.

توجه یا دقت یعنی متحدالمرکز کردن توانایی‌ها. وقتی تصمیم می‌گیریم از پدیده‌های مختلف چشم بپوشیم و در میان آنها فقط یکی را در نظر بگیریم، اصطلاحا می‌گوییم که به آن توجه یا دقت می‌کنیم. حال این سوال مطرح می‌شود که کدام عامل یا چه عواملی موجب می‌شوند تا ما از بین محرک‌های مختلف یکی را ، به اختیار یا بدون اختیار ، بر بقیه ترجیح می‌دهیم و دقت خود را روی آن متمرکز می‌کنیم؟

باید گفت که علت این توجه یا در خود محرک است یا در درون ما وجود دارد. بنابراین ، عامل یا عوامل دقت می‌توانند بیرونی یا درونی باشند. از عوامل بیرونی می‌توان اندازه شدت ، حرکت ، تضاد ، تکرار ، تغییر و استمرار را نام برد.

 

معلوم است که بزهکاران و خیانتکاران ، در اثر هیجان و ترس ، در شناخت نمود دچار اشتباه می‌شوند. بدین ترتیب که در قیافه افراد بی‌گناه آثار سوءظن می‌خوانند و از ترس بر ملاشدن خیانت خود به آنها حمله می‌کنند. این توهم ممکن است در کسانی هم که به محیط تازه‌ای قدم گذاشته‌اند و احساس ناامنی می‌کنند بوجود آید. در موارد دیگر نیز ، اگر هیجان وارد عمل شود، ادراک تحت تاثیر قرار می‌گیرد.

علت عدم وجود علاقه به درک واژه‌های مربوط به امور جنسی در گروه دوم این بود که آنها ، قبل از ادراک کلمات مذکور در مورد ممنوع بودن آنها نزد خود حدس می‌زدند و در نتیجه از درک کردن آن امتناع می‌ورزیدند. به عبارت دیگر و به قول روان‌شناسان در آنها پیش از آنکه بدانند در خاکروبه واقعا چیزی وجود دارد، انتظار داشتند که چیز کثیفی وجود داشته باشد.

اگر به کودک یاد بدهند بطور دقیق و درست درک کند، او این رفتار را اغلب در طول عمر خود حفظ خواهد کرد. بطور مثال ، عملا باید تشخیص دقیق رنگ‌ها مزه‌ها ، بوها ، صداها را به کودک یاد داد. کودک باید بطور ملموس به تخمین وزن ، اندازه گیری طول ، سطح و حجم دست بزند. لازم است درست حرف زدن ، درست نوشتن و درست تلفظ کردن را به او یاد داد خلاصه او را دقیق بار آورد. کودکان را باید طوری تربیت کرد که درست نگاه کنند، درست بشنوند، درست احساس و ادراک کنند.

تجربه نشان می‌دهد که در محیط‌های شلوغ و پر از اشیای گوناگون ‌، آن دسته از اشیا درک می‌شوند که شخص به آنها علاقمند است. هر اندازه علاقه شخص به چیز خاصی زیادتر باشد آن را با دقت و روشنی بیشتری درک خواهد کرد. نگرش‌ها ، علایق ، تمایلات و آرزوها موجب می‌شوند تا فرد به دنبال چیزی بگردد که آرزوی دیدن آن را دارد.

شخصیت عامل دیگری است که ادراک را تحت تاثیر قرار می‌دهد. آزمایش‌ها نشان می‌دهد که ادراک افراد درونگرا با ادراک افراد برونگرا ، ادراک افراد نابهنجار با ادراک افراد بهنجار متفاوت است. مثلا افراد مبتلا به هیستری و اضطراب ، در یادآوری کلمات و حروف ، بی‌دقت و بی‌ثبات هستند. آنها گاهی وقت‌ها کلمات و حروف دیگری به جای کلمات و حروفی که به آنها نشان داده‌اند به خاطر می‌آورند. از نظر دقت و به خاطر آوردن کلمات ، افراد طبیعی در حد وسط افراد وسواسی و هیستریک قرار می‌گیرند.

آمادگی ذهنی علاوه بر این که یکی از عوامل درونی دقت است، از عوامل مهم ادراک نیز به حساب می‌آید. وقتی برای خریدن کالای خاصی وارد فروشگاه می‌شویم، آن را زودتر از هر چیز دیگری می‌بینیم. مادری که نزد بچه خود خوابیده با کوچکترین صدای بچه از خواب بیدار می شود. همین مادر ممکن است به صدای رعد و برق یا صدای بوق اتومبیل که از کنار خانه او می‌گذرد بیدار نشود.

ممکن است خود شما بارها این مساله را تجربه کرده باشید که وقتی به بیماری می‌گویید خوب شده‌اید ، رنگ رخسارتان درست مثل اول شده و..." می‌بینید که بسیار خوشحال می‌شود و به احتمال زیاد رو به بهبود می‌گذارد. این پدیده را اصلاحا تلقین می‌نامند. در یک آزمایش به دانشجویان گفته شد که درها و پنجره‌های کلاس را ببندند. بعد به آنها گفته شد که آنها باید دقت کنند و بعد از باز کردن در شیشه‌ای که داخل عطر است بگویند بعد از چند دقیقه بوی آن را حس کردند. این آزمایش چند بار تکرار شد و ۶۶% دانشجویان بوی عطر استشمام کردند غافل از اینکه در داخل شیشه چیزی جز چای کمرنگ ریخته نشده بود.

آزمایش‌های مختلف نشان می‌دهد که افراد تمایل دارند چیزهایی درک کنند که قبلا به خاطر درک آنها پاداش دریافت کرده‌اند. همچنین تجربه نشان داده ‌است که اشخاص اشیایی را که به خاطر آن تنبیه شده‌اند به خوبی اشیایی که به خاطر درک آنها پاداش دریافت کرده‌اند، درک نمی‌کنند.

احساس موفقیت ادراک را تحت تاثیر قرار می‌دهد. به سخن دیگر اگر آزمایش شونده‌ای حین انجام دادن آزمایش یا پس از اتمام آن احساس موفقیت کند، مسائل بعدی را بهتر و راحت‌تر درک خواهد کرد. برعکس ، عدم احساس موفقیت ، ادراک‌های بعدی را مختل می‌سازد. مسلما عوامل دیگری نیز وجود دارد که ادراک را تحت تاثیر قرار می‌دهند. مثلا در ناراحتی از آن جمله‌اند. افزایش تعداد این عوامل احتمالا یادگیری آنها را با دشواری روبرو خواهد کرد.

وب معنایی‏‏(معانی‌گرا و معانی‌نگر)  Semantic web

"وب ۳٫۰" ؛  مرحله و نسخه جدید از آینده وب جهان‌گستر است. از عبارت وب ۳٫۰ برای توضیح و معرفی نسل سوم وب استفاده می‌شود. وب ۳٫۰ همانند وب ۲٫۰ در پی آن است تا در اینترنت نوآوری ایجاد نماید. منظور از نسخه‌بندی وب، این نیست که وب را شرکت خاصی در نسخه‌های متعدد منتشر می‌سازد؛ بلکه نسخه‌بندی وب برای بیان نسل‌های مختلفی که وب پشت سر می‌گذارد، استفاده می‌شود. بسیاری بر این باورند که فناوری‌های پدیدآمده جدید مانند وب معنایی در دستور کار وب ۳٫۰ قرار خواهد گرفت. نظریه‌های دیگر براین باورند که نرم‌افزارهای تحت وب ۳٫۰ موجب استفاده از اینترنت پرسرعت در میان مردم خواهد شد.


وب معنایی چیست و چگونه قابل دسترسی است ؟

 تیم برنرز لی(Tim Berners-Lee) مخترع وب می‌گوید وب 0،۳ یعنی وب معنایی.

فرض کنید امشب می‌خواهید به سینما بروید و یک فیلم کمدی تماشا کنید و بعد از آن به رستورانی بروید و خورشت بادمجان بخورید. ابتدا به وبسایت هر کدام از سینماها رفته و بررسی می‌کنید که هرکدام امشب چه فیلمی دارند و موضوع فیلم چیست. همچنین بررسی می‌کنید کدام فیلم پرطرفدارتر است. بعد از مشخص کردن سینمایی که می‌خواهید بروید و ساعت پخش فیلم مورد نظر، در اینترنت به دنبال رستوران‌های نزدیک آن سینما می‌گردید و اگر آن رستوران‌ها وبسایت داشته باشند، بررسی می‌کنید که کدام‌یک خورشت بادمجان طبخ می‌کنند.

حال برنامه‌ی امشبتان را تنظیم کرده‌اید ولی برای این کار کلی وقت صرف کرده و به وبسایت‌های مختلفی سر زده اید. در وب 0،۳، مرورگر منظور شما را می‌فهمد و آن را هوشمندانه از دریایی از اطلاعات استخراج می‌کند.

شما کافی است به مرورگر وب ۳ تان بگویید امشب می‌خواهم به سینما بروم، یک فیلم کمدی ببینم و بعد از آن در رستوران خورشت بادمجان بخورم. چه گزینه‌هایی دارم و بهترین آن‌ها کدام است؟ او خود شما را راهنمایی می‌کند. در این صورت وب ۳ همانند یک دستیار همه‌چیزدان خواهد بود که به شما در مسائل مختلف کمک می‌کند.

برنرز لی خود می‌داند که این ایده شاید سال‌های سال طول بکشد تا به حقیقت بپیوندد. ولی HTML 5 یک قدم در راه وب 0،۳ است.

تیم برنرز لی در سال ۱۹۹۰ زبان HTML را ایجاد نمود. زبانی که امروزه اکثر آن چه ما از اینترنت می‌شناسیم بر پایه‌ی آن است. امروزه مرورگر‌ها کد‌های زبان HTML را می‌خوانند و به صورت متن و تصویر و … به ما نشان می‌دهند.

به این‌ها می‌گوییم صفحات وب ، و براساس  ‏محاسبات هوشمند ماشینی، می توان  پایگاه‌های دانش‌ ( ‏Knowledge bases‏) در فضایی جهانی از جنس زبان وب  را تصوّر کرد که در آن تمامی کتاب‌ها، کتاب‌خانه‌ها ‏دانش ها، دانش‌نامه‌ها و دانشگان‌ها (پایگاه‌های دانش‌ ) ، به ‏صورتی معنی‌گرا و با توانایی درک مفهومی همدیگر ، در کنار هم قرار خواهند گرفت.‏

‏ تحقّقّ ایجاد چنان فضایی محتاج پیشرفت‌هایی جدید و کلّی‌نگرانه در بسیاری از ‏زمینه‌های مهندسی، ریاضی، هوش مصنوعی، و به ویژه در زبان‌شناسی، فلسفه، ‏و دیگر معارف انسانی خواهد بود.

گام‌هایی نیز  برای یافتن معناها و همچنین  ‏معنا دار کردن یا فته ها ی علوم انسانی و دانش برداشته شده است. سل آتی وب که وب معنایی است و از طریق تجهیز اطلاعات با اجزاء معناشناختی مشخص همکاری میان انسان و رایانه را فراهم می نماید. به بیانی دیگر وب معنایی نوعی روش برای کد گذاری و بازیابی اطلاعات است به گونه ای که ماشین ها (رایانه ها) قادر به پردازش و فهم اطلاعات باشند.

در ابتدا به گردآوری اطلاعاتی در مورد شبکه جهانی وب پرداخته می شود  و سپس با روش  وب معنایی، ویژگی ها و مزایا و نیز استفاده از فناوری هایی نظیر زبان نشانه گذاری توسعه پذیر (اکس.ام.ال)،  در چار چوب توصیف منبع (آر.دی.اف) و هستی شناسی وب که از مهمترین موضوعات وب معنایی هستند مورد بررسی قرار می گیرند .

نتایج برخی پژوهش ها ، نشان می دهد که هستی شناسی ها،  ستون فقرات وب معنایی را تشکیل می دهند و وب معنایی با به خدمت گرفتن هستی شناسی ها از طریق فراهم کردن ساختار مفهومی برای داده ها، این امکان را برای ماشین های به هم مرتبط فراهم می کند تا به گونه ای هوشمند اطلاعات را یافته و در اختیار جستجو گر قرار دهند. با تشکیل وب معنایی، کتابخانه های دیجیتال می توانند معنا محور شوند و همچنین تشکیل وب معنایی، تحول بزرگی در بازیابی اطلاعات و دسترسی به بانک های اطلاعاتی پیوسته ایجاد می کند.

شرکت‌هایی مانند اپل و گوگل همچون پدیده‌ای معظم به پیشواز HTML 5 رفته‌اند و وبسایت‌های مختلفی نیز برای ارائه‌ی خدماتشان از HTML 5 استفاده می‌کنند. مثلاً وبسایت YouTube برای پخش محتویات ویدئویی، پخش کننده‌ی HTML 5 ایجاد کرده است که البته فعلاً آزمایشی است و وبسایت Pandora نیز برای پخش محتویات صوتی و موسیقی از HTML 5 استفاده می‌کند.

«نمایش ‏دانش »‏Knowledge representation - KR

دستیابی به مناسب‌ترین اَشکال و شیوه‌های ذخیره‌سازی دانش یا  «نمایش ‏دانش »(‏Knowledge representation - KR‏)  برای کار در همه ی  زمینه‌های علمی  ‏یا زمانی که رایانه‌ها بخواهند در کنار انسان، یا بجای انسان به استدلال بپردازند،  از ‏فرایند های هدفمند مدیریت دانش است زیرا نقش آن به سبب دشواری‌های ناشی ‏از مقیاس‌پذیری، ضروری و اجتناب‌ناپذیر است .  بهره وری و استفاده از ‏زبان‌شناسی مدرن و هوش مصنوعی را در اواخر دهۀ ۱۹۵۰ میلادی بدانیم، رشد و ‏تعامل آن دو با یکدیگر، ایجاد زمینه‌ای جدید موسوم به زبان‌شناسی محاسباتی ‏‏(‏computational linguistics‏) را سبب گردید. ‏

همین شاخۀ جدید بود که بعدها پردازش زبان‌های طبیعی (‏natural language processing‏) نام گرفت؛  تلاش‌های نخستین برای درک زبان‌های انسانی (طبیعی) ‏توسط ماشین، عمق و میزان دشواری آن بود . بیشتر کارهای آغازین در زمینۀ ‏نمایش دانش، به زبان مربوط می گردد و در خلال پژوهش‌های مربوط به ‏زبان‌شناسی و تحلیل‌های فلسفی از زبان در طول دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ ‏روش‌های متعدّدی را  جهت نمایش ماشینی دانش ابداع شد. از جملۀ آنها می‌شود ‏به شبکه‌های عصبی، و سامانه‌های خبره اشاره داشت.